وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی
وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی

بیهوده نگفتند تو سالار تمامی

بیهوده نگفتند تو سالار تمامی
خورشید وشی آخر انوار تمامی
با مردم خود یارو رفیقی تو ، عزیزی
از هر نظر انسان و به پندار تمامی
در قلب زمانت متکثّر شده ای عشق
از مردم و با مردم و یک یار تمامی
ایران تو تجریش نه خاک همه ایران
از بهر وطن قدرت افکار تمامی

رفتید و ما همه از بس که دزدی است

رفتید و ما همه از بس که دزدی است
شرمنده گشته ز خونهای پاکتان
بهتر که رفته ندیدید این زمان
بهتر ندیده ریا را ز حاکمان
کشتی و چاه و دکل خورده میشود
ملّت نششته تماشای ناکسان
آری شهید که هستی نظاره گر
ملّت گرسنه و سیرند حاکمان
این است قصّه ی جانهای سربزیر
دزدان سواره و مردم اسیرشان .

چون تو بسیار آمدند و بد بمردم کرده اند

چون تو بسیار آمدند و بد بمردم کرده اند
با خیانت خورده اند حقّ همه از مرد و زن
شاعر یک لا قبا را تو نترسان از خودت
شاعران در آستین دارند هزاران فوت و فن
فرق من با تو زیاد است از زمین تا آسمان
تو رئیس و من مخالف با تو از عهد کهن
ادّعاهای تو چون لاف و گزاف بیخود است
ساز خودخواهی خود را روی سِن تنها بزن
چون تو بسیار آمده دزدیده با خود برده اند
با کتک گشته فراری کرده اند ترک وطن
بوده رویای خلایق روز خوش در زندگی
گشته ای اسباب مرگ گاو و اشک مشد حسن .

من خاک پای مردم خوب وطن هستم

من خاک پای مردم خوب وطن هستم
با عشق آنها از منیّت های خود رستم
وقتی که می بینم گرفتاری و ناداری ،
ساکت بمانم شک ندارم آدمی پستم .

مردم

در روی زمین فراز و پستی مردم

مفهوم جهان و قطب هستی مردم

هر جلوه که از خدا بگویم مردم

معیار و اصول حق پرستی مردم 

#انجمن_ادبی_کوتوال 

@ahmadyazdany

مردم

دلداده ی مردمم و از آن شادم

چون دهکده های کشورم آبادم

جز مهر و محبّت خلایق عشقی ،

ارزانی من نکرده است استادم .