وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی
وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی

چشم در چشم شب

چشم در چشمِ شب شدن ،عریان

ظلمات و سکوت بی پایان

وزن عالم و جای پای عبور

سوزش زخم خنجر_یاران

نگذری از خیال و خاطره ای

غربتی_محض و عزلتی پنهان

دلخوشیهای کوچک و گهگاه

تکیه گاههای سست و بی بنیان

جلوه گاه و نظاره ات تنها

دود کولی و بادِ سرگردان

در پناهِ خیال خلوت خود

پرسه در لایه های گنگ زمان

نقطه ، از نو شروع از سرِ خط

پرِ پرواز ، بسته در زندان

دستهای دعا و استمداد

باز باران خدای من ، باران.

جنگل

می وزد باد صبا صبح ز کوی جنگل

میشود شسته از او صورت و روی جنگل

شده مه زنده ز هر شاخه و برگی ز درخت

باز باران شده جاری و بسوی جنگل

قصّه ی بوده و نابوده ی انسان ها هست

مثل آبی که بود جاری جوی جنگل

همه ی کرده و ناکرده ی ما باز آید

زندگی جاری و عشق است چو بوی جنگل .