وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی
وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی

با تو ای شعر

با تو ای شعر زندگی کردم

بوده پیچیده سادگی کردم

تا تو بودی خیال من راحت

کرده طغیان و بندگی کردم

بدون عشق

هر زنده بدون عشق یک زندانیست

در غیبت عشق زندگی پوشالیست

ای خالق عالم ای خداوند ای عشق

درمان غم از یاد شما خوشحالیست .

غیبت عشق

در غیبت تو اسیر و زارم ای عشق

با یاد تو شادی بهارم ای عشق

چشمان من است و راه تو ، می آئی؟

جز تو غم دیگری ندارم ای عشق .

ای عشق

با یاد تو سبزی بهارم ای عشق

در بود تو شور مرغزارم ای عشق

شادی و نشاط زندگانی هستی

جز دوری تو غمی ندارم ای عشق.

عشق و نفرت

من از تو عشق طلب میکنم تو نفرت، وای

تبار نورم و هستی تو از شقاوت ، وای

طلب ز خار ، گل هرکس کند نمی یابد

حسین ع روشنی است و یزید ظلمت ، وای

.

کم کم از نامردمی ها دست ها رو میشود

تسویه از کار دزدان بی هیاهو میشود

گفته اند مردم اگر چیزی کنون شد چیزها

با عدالت باغ میهن سبز و خوشبو میشود

https://t.me/ahmadyazdany

عشق عزیز

ای عشق عزیز جایت اینجا خالیست

دیدار تو ظاهراً خیالی واهیست

پا بر سر چشم من بنه دنیایم

در غیبت تو زخم فراقت کاریست

مردم

دلداده ی مردمم و از آن شادم

چون دهکده های کشورم آبادم

جز مهر و محبّت خلایق عشقی ،

ارزانی من نکرده است استادم .

شراب کهنه

دلی مانندت از آهن ندارم

برای آتشت خرمن ندارم

پر از دلتنگیم، افسوس افسوس

شراب کهنه ، مردافکن ندارم .