ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
خانه ی ویران دل با یاد تو آبادی است
باحضور تو غم دنیا برایم شادی است
میروم در خلوتِ یادِ تو آتش میشوم
عشقِ آتشبازی و معشوقه مادرزادی است
ردّ پایت تا همیشه در دلِ من باقیست
امر و نهی تو برایم نوعی از آزادی است
شیطنت میبارد از چشم خیال انگیز تو
هرنگاهت در نگاهم خاطره از یادی است
مینشیند تا غباری از کدورت در دلم
عشق تو پادرمیانی کرده حالم عادی است
واژه های سردو خاموش از تو گرما میدهد
شب نشینی زمستانی تو مردادی است
شعله ور هستم ولی هرگز نمیفهمد کسی
گفتگو با خاطراتِ تو مرا دلشادی است
راضیم از هرچه پیش آید ندارم شکوه ای
صیدِ صیّادِ نگاهت گر شوم میلادی است.