وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی
وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی

سالها من ره میخانه به پنهان رفتم

سالها من ره میخانه به پنهان رفتم
رو به آزادی خود از دل زندان رفتم
بوده ای در سفر دور و درازم با من
در ره عشق تو من با دل و با جان رفتم
یک نگه بر من شوریده بیفکن ای عشق
با خیال تو به بیغوله ی رندان رفتم
هرکجا رفته ام و پرت شدم باکی نیست
که چرا خسته و ناپخته ، پریشان رفتم

فیروزکوه عزیزم

فیروزکوه عزیزم دل تو شاد

ناراحتی و مرض از تو دور باد

هرکس قدم برای تو برداشت سربلند

هرکس به رنج تو افزود خسته باد .

بانوان شاخص

بانوان خسته نباشید شما

جهل از نام شما می ترسد

دیو بیعرضگی و بیعاری

در حضور رُختان می لرزد

درس میگیرد هرآنکس که سرش

برستون بدنش می ارزد

تا شما بوده و هستید یقین

جامعه با شب و بد می رزمد

افتخار همه ی مردانید

حرف حق مثل عسل می چسبد.