وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی
وشتین

وشتین

محل انتشار قسمتی از اشعار احمد یزدانی

احمد یزدانیم

احمد یزدانیم،  یکقطره از یک جویبار
رو بدریا می روم هستم به آنسو رهسپار
طی شد عمرم در کشاکشهای دوران، خوب و بد
شک ندارم زندگی بی عشق یعنی مرگ زار.

خوب و بد

یک نفر از ما نباشد جاودان

مال را سنگر برای جان ندان

دیر و زود آری ولیکن قطعی است

قاصد مرگ از برای جانمان


عاقل آماده برای مرگ خود

نیست در فکر بهای مرگ خود

می نشیند با خودش در خلوتش

در خیال پست و بالای جهان


دل اگر بندی به چیزی ترس هست

ترس در ذات خودش یک درس هست

دل نبند و وارهان خود را ز خود

چون امانت بودن خود را بدان


می گذاری می روی ، منهم چو تو

یک کفن را می بری ، منهم چو تو

در لواسان یا که گورستان چه فرق؟

می رسد پایان یقیناً عمرمان


بهتر است تا بوده باهم مهربان

مهربانی کرده با پیر و جوان

آنچه میماند فقط یک خاطره

خوب و بدها مانده از اعمالمان .


#احمد_یزدانی



کرونا

خنده بر ریش همه خلق خدا زد کرونا

محکی بر خرد و دانش ما زد کرونا

ذرّه ای که نشود دیده چنین غوغا کرد

آمد از چین و بفرمان سیا زد ، کرونا

مدّعی بوده که ما آخر عقلیم و خرد

پنبه ی خواب خوش شاه و گدا زد ، کرونا

خودمان از خودمان خورده گلی تاریخی

زیر توپ من و تو رو به هوا زد کرونا

جای دینداری و همراهی و همدردی ها

خنجری پشت دیانت ز قفا زد کرونا

همه مردود شدیم و همه بازیچه ی او

چک خود را بمن و گوش شما زد کرونا

در زمانی که نیاز همه آرامش بود

داد خود را به قم و حوزه ی ما زد کرونا

بازهم فرصت عبرت و توجّه باقیست

بوق هشدار که با بانگ رسا زد کرونا .