عشق یعنی تمامش از شادی
نور هستی و شور آزادی
همه ی سبزی زمین از عشق
شادی سینه ی غمین از عشق
عشق دیدار گل و پروانه
نور رقصان شمع دیوانه
خوش بجانی که عشق میورزد
هرچه بخشد بعشق می ارزد
جسم وجان بدور از این آتش
نیست خیری درون اوقاتش
آدمیزاده ، بد و یا خوبی
عاشقی ،وعده گاه مطلوبی
جان که عاشق شود خدا بیند
هرچه را دید باصفا بیند
عشق و عاشق به زندگی همبند
تلخکامی ز عشق باشد قند
عاشقان آرزویشان وصل است
هستی و آبرویشان وصل است
چون به وصلت رسیده اند رستند
آتش عشق را ثنا گفتند .
#احمد_یزدانی